Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری- پریسا نوری: معصومه طباطبایی وقتی ۱۶ سال داشت زندگی مشترک خود را با دکتر علیرضا مرندی در روستای کنجدجان شروع کرد. او می‌گوید: «ابراز محبت کلامی یکی از ویژگی‌های بارز همسرش در همه این سال‌ها بوده است.» با دکتر معصومه طباطبایی درباره ازدواج با آقای دکتر مرندی و ریزه‌کاری‌های زندگی خانوادگی‌شان هم‌کلام شدیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خانم مرندی! هنگامی که با آقای دکتر ازدواج کردید، ایشان جزو زندانیان سیاسی رژیم پهلوی بودند. نگران نبودید که این موضوع زندگی‌ مشترکتان را تحت‌تأثیر قرار دهد و دچار دردسر شوید؟

وقتی دکتر به خواستگاری من آمد تازه از زندان آزاد شده بود و اتفاقا با آگاهی که از افکار سیاسی آقای مرندی داشتم زندگی با ایشان را انتخاب کردم. البته در خانه پدری‌ام با موضوع مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی و سختی‌های این راه آشنا بودم؛ چون پدربزرگم از مراجع تقلید و برادرم زندانی سیاسی بود.

پس احتمال می‌دادید که زندگی چندان آرامی پیش‌رو نداشته باشید؟

بله همینطور است. زمانی که دکتر به خواستگاری من آمد لباس سربازی پوشیده بود و من به شوخی گفتم که از این لباس خوشم نمی‌آید و دوست ندارم وارد ارتش شوید. ایشان هم گفتند قصد ندارم در ارتش بمانم و قصد ادامه تحصیل در رشته پزشکی را دارم. دکتر تازه پزشکی عمومی را تمام کرده بود و طی یکی، دو جلسه خواستگاری توافقات انجام شد.

در چند سالگی ازدواج کردید؟

من ۱۶ ساله بودم و آقای دکتر ۲۵ سال داشتند.

چطور با آقای دکتر آشنا شدید؟

دختر عمه من همسر دکتر کلانتر معتمدی از دوستان صمیمی دکتر مرندی بود که با توجه به شناختی که از عقاید و مختصات فکری من و خانواده‌ام داشتند، پیشنهاد ازدواج با دکتر را مطرح کردند.

مهریه‌تان چقدر بود؟

۳۰هزارتومان

کمی از مراسم خواستگاری و ازدواج‌تان تعریف کنید.

آن زمان خانواده‌ها برای ازدواج سختگیر نبودند. کل مراسم خواستگاری و ازدواج ما ظرف ۲هفته انجام شد. البته مراسم مفصلی نبود. مراسم عقد و عروسی در خانه پدرم انجام شد؛ حتی برای عروسی شام هم ندادیم. بعد از آن، برای گذراندن دوره خدمت سپاه بهداشت دکتر به روستای کنجدجان در شهرستان گلپایگان رفتیم و زندگی‌مان را شروع کردیم.

چه زمانی به آمریکا رفتید؟

دوره خدمت دکتر در ده کنجدجان یک سال و نیم بود. بعد از آن برای اینکه ایشان تخصص بگیرند به آمریکا رفتیم. بلافاصله بعد از این، ساواک برای بازداشت مجدد دکتر به منزل پدری ایشان رفته بود، ولی دیگر ایران نبودیم. وقتی ساواک فهمیده بود دکتر آمریکاست و ایران نیست، به پدرش گفته بودند به پسرتان بگویید که همانجا در آمریکا خودش را به‌عنوان زندانی سیاسی به کلانتری محل معرفی کند! ما هم گفتیم چشم، بمانید تا ما خودمان را معرفی کنیم!

چند سال آنجا بودید؟

۱۴ سال.

با توجه به اینکه شما و آقای دکتر از خانواده مذهبی بودید، نگران تربیت فرزندانتان نبودید؟ چگونه با این موضوع کنار آمدید؟

من در آن سال‌ها خیلی اضطراب داشتم و مهم‌ترین نگرانی‌مان تربیت بچه‌ها بود. می‌دانستم بچه‌ها تا به سن بلوغ نرسیده‌اند تا حدود زیادی تحت‌تأثیر خانواده هستند، اما وقتی پا به اجتماع بگذارند، بیشتر تحت‌تأثیر اجتماع و دوستان قرار خواهند گرفت؛ برای همین دلم می‌خواست تا کم سن و سال هستند به ایران برگردیم، اما شرایط طوری بود که نمی‌توانستیم برگردیم؛ چون ساواک افرادی که زندانی سیاسی بودند را تحت فشار قرار می‌داد؛ بنابراین تلاش کردیم خودمان مسائل دینی و فرهنگی را تا جایی که می‌توانستیم به بچه‌ها آموزش بدهیم؛ مثلا هیچ‌وقت گوشت غیرذبیحه اسلامی نمی‌خوردیم؛ بنابراین بچه‌ها مثلا از غذای مدرسه نمی‌خوردند. من حجاب داشتم و دختر بزرگم که در آمریکا به سن تکلیف رسید، حجاب داشت.

چه زمانی به ایران برگشتید؟

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران برگشتیم. واقعا پیروزی انقلاب برای ما نجات‌بخش بود. برخی از دوستان ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای بازگشت به ایران تردید داشتند؛ چراکه در آمریکا از شرایط مالی خوبی برخوردار بودند و این ترس را داشتند که نتوانند در ایران با توجه به شرایط پس از انقلاب زندگی کنند، اما ما با وجود اینکه از نظر امکانات مالی و رفاه شرایط خوبی داشتیم بدون معطلی به ایران برگشتیم.

این تغییر محیط تأثیری بر اعتقادات یا تربیت فرزندان نگذاشت؟

بچه‌ها به‌صورت عملی آموزش دیده بودند. به‌نظر من این پدر و مادرها هستند که می‌توانند بچه‌ها را آموزش بدهند. اعتقادات بچه‌ها مثل خود ما بود. پس از آمدن به ایران شرایط برای خارج رفتن آنها فراهم بود، اما هیچ‌کدام حاضر به رفتن نبودند؛ البته اینها همگی از الطاف الهی و تأثیر دعاست.

وقتی وارد ایران شدید با توجه به فعالیت سیاسی و اجتماعی آقای دکتر احتمالا زندگی شما دستخوش تغییراتی شد؟

بله کارهای دکتر به قدری زیاد بود که ما خیلی کم ایشان را می‌دیدیم؛ به‌خصوص زمانی که ایشان وزیر بودند، بسیاری از مواقع ساعت ۴ و نیم صبح قبل از اذان از منزل خارج می‌شدند و اغلب نیمه‌شب به خانه می‌آمدند. اگر مهمانی دعوت می‌شدیم ایشان با خودروی رسمی و من و بچه‌ها با خودروی خودمان می‌رفتیم، اما به‌خاطر جمهوری اسلامی راضی بودیم و هستیم. حقیقتا برای من و همه ما جمهوری اسلامی اینقدر عزیز بوده که همه سختی‌ها را به جان بخریم. من به ایشان می‌گفتم اگر به‌خاطر جمهوری اسلامی جانت را تقدیم کنی ما شکایتی نداریم. برای من کنار آمدن با این شرایط سخت نبود. زمانی که شما چیزی را دوست دارید دیگر تحمل سختی که در این راه برای شما به‌وجود می‌آید، مطرح نیست. البته من شرمنده می‌شوم وقتی می‌گویم به‌خاطر انقلاب و جمهوری اسلامی کمبود حضور همسرم را پذیرفته بودم؛ چراکه گذشت و صبری که همسران جانبازان و شهدا داشته و دارند، بسیار قابل تقدیر است و اصلا قابل مقایسه با گذشت ما نیست.

خانم مرندی مهم‌ترین ویژگی اخلاقی آقای دکتر از نظر شما چیست؟

انصاف و انضباط. دکتر بسیار آدم منصف و منضبطی است و حتی در مقابل دشمنانش هم انصاف دارد.

در زندگی مشترک چطور؟ اگر اشتباه کنند عذرخواهی می‌کنند؟

بله. ایشان اصلا از عذرخواهی ابایی ندارند.

معمولا با چه عنوانی ایشان را خطاب می‌کنید؟

«علیرضا» صدا می‌کنم. ایشان در منزل علیرضا هستند.

رفتار آقای دکتر مرندی در خانه هم مثل بیرون جدی و رسمی است؟

نه ایشان در کار بسیار جدی هستند، اما در محیط خانواده و در جمع دوستان بسیار شوخ‌طبع هستند. یکی از خصوصیات دیگر ایشان ابراز محبت کلامی است و خیلی هم به این مسئله مقید هستند.

چند سالی است شاهد افزایش طلاق میان جوانان هستیم؛ درحالی‌که در گذشته پایبندی به زندگی زناشویی میان نسل‌های گذشته بیشتر بود. به‌نظر شما چرا این اتفاق افتاده و راهکار آن چیست؟

طبیعتا دلایل مختلفی وجود دارد که یکی از آنها وجود برخی رقابت‌های مادی ناسالم در جامعه است که باعث شده برخی از جوانان به ازدواج به‌عنوان یک فرصت برای رسیدن به امکانات مادی و طی کردن پله‌های ترقی فکر کنند. همین باعث می‌شود که در سختی‌ها کنار هم نباشند و هر کس به‌دنبال منافع خودش باشد. درحالی‌که زندگی مشترک زمانی زیبا و لذتبخش است که دو طرف آمادگی داشته باشند به‌خاطر یکدیگر از بعضی چیزها چشم بپوشند و از خودگذشتگی داشته باشند.

به‌نظر شما رسانه‌ها چگونه می‌توانند در ارائه الگوی موفق ازدواج نقش داشته باشند؟

رسانه‌ها می‌توانند عشق‌های معنوی که میان همسران جانبازان وجود دارد را به‌عنوان نمونه‌های عملی و عینی به تصویر بکشند و به جوانان نشان بدهند که چگونه ‌سال‌های سال عاشقانه زندگی می‌کنند. متأسفانه در اغلب فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی شاهد مشاجره میان زن و شوهرها هستیم و الگوهای خوب کمتر دیده می‌شوند یا اینکه من در فیلمی دیدم خانمی محجبه بود و با اخلاق بد و چهره عبوس در فیلم ظاهر شد و زمانی که پوشش او تغییر کرد رفتارش خوب و چهره‌اش خندان شد! درحالی‌که ما باید اخلاق خوب را در رفتار با دیگران و در میان زن و شوهر نشان بدهیم و همینطور باید تصویر خوبی از افراد محجبه با اخلاق نیکو و حسنه نشان داده شود و البته وقتی الگوی خوب ارائه نکنیم، الگوهای جذاب بد زیادی در برنامه‌های ماهواره‌ای و در فضای مجازی یافت می‌شود که مسئولیت ما را سنگین‌تر می‌کند.

چه توصیه‌ای به جوانانی که در آستانه ازدواج هستند، دارید؟

جوانان آگاهانه ازدواج کنند، صبور باشند و سعی کنند زندگی را بسازند. اگر ازدواج بر پایه آگاهی باشد، آن زندگی برای هر دو، هم دختر و هم پسر، آرامش را به‌دنبال خواهد داشت و البته خانواده‌ها هم باید پشتیبانی و کارها را آسان کنند و به اختلافات و ایرادگیری‌ها دامن نزنند.

شرط اول برای تربیت فرزند

از نظر خانم طباطبایی پایبندی پدر و مادر به اصول دینی و اخلاقی شرط لازم و کافی برای تربیت فرزندان است. او به نقش دکتر مرندی در این زمینه اشاره کرده و می‌گوید: «لازم نیست پدر و مادر همیشه برای تربیت بچه‌ها کار خیلی خاصی بکنند، بلکه باید خودشان را تربیت کنند تا بچه‌ها الگو بگیرند. دکتر هم برای تربیت بچه‌ها اول خودش را تربیت کرده بود؛ بچه‌ها عملا می‌دیدند که مثلا پدرشان هیچ‌وقت دروغ نمی‌گوید، به مال حلال پایبند است، کم کاری نمی‌کند، برای فرایض دینی اهمیت قائل است، توکل بالایی دارد؛ اینها همه برای بچه‌ها الگوی عملی بود و در تربیت آنها نقش داشت؛ ضمنا درست است که ایشان حضورشان در خانه کم بود، اما در همان ساعات کوتاه حضور مؤثری از نظر کیفی و ارائه مشاوره و راهنمایی برای بچه‌ها داشتند؛ مثلا اگر بچه‌ها به مشکلی برمی‌خوردند از تجارب خودشان می‌گفتند و اینکه با دعا و توجه به خدا هر کاری می‌شود انجام داد.»

کد خبر 842337 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها خبر مهم فرزندآوری سید علیرضا مرندی خانواده پزشکی مهارت‌های زندگی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم فرزندآوری خانواده پزشکی مهارت های زندگی جمهوری اسلامی تربیت بچه ها دکتر مرندی برای تربیت آقای دکتر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۵۸۹۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت است

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مراسم بزرگداشت روز معلم با حضور دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، عنایت‌الله ملکی تبار رئیس مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی، محمدعلی نادی معاون علوم تربیتی و مهارتی، پیام نجفی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان و جمعی از معلمان و مدیران مدارس سمای این دانشگاه در دانشگاه آزاد اصفهان برگزار شد.

طهرانچی در این مراسم با تبریک روز معلم گفت: خداوند اولین معلم عالم است و بعد از او انبیا به این جایگاه رفیع رسیدند و سپس معلمی از حکما و بزرگان به ما ارث رسیده است. این روز بزرگ را پاس می‌داریم و به همه معلمان مدارس سما و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی تبریک می‌گوییم.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به موضوع «دانشگاه، مدرسه ـ تحولات اجتماعی فناورانه و تعلیم و تربیت» اظهار کرد: این روز‌ها اتفاقات جدی در دانشگاه آزاد اسلامی در حال انجام است، تا پیش از این مدرسه و دانشگاه دو خط جدا از هم بودند، اما امروز این دو خط در دانشگاه آزاد اسلامی به هم رسیده و قرار است در هم تنیده شده تا در مقابل تحولات اجتماعی فناورانه نقش آفرینی کند. در این راستا به این نتیجه رسیده‌ایم که اگر مدرسه‌ای بی‌پشتوانه و دانشگاهی بی‌عرصه داشته باشیم، در نظام تعلیم و تربیت جایگاهی نخواهیم داشت.

وی با اشاره به تأثیرات فضای مجازی در تحولات اجتماعی خاطرنشان کرد: فضای مجازی سال‌ها در زندگی همه ما ظاهر شده، اما با آمدن کرونا و طی دو سال فضای مجازی همه شئون آموزشی ما را فراگیر گرفت. این که کرونا اتفاق یا مهندسی شده بود را نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که فضای مجازی قبل و بعد از کرونا نقش آفرینی متفاوتی در زندگی ما ایجاد کرد. کرونا باعث شده مسیری که باید سال‌ها طول می‌کشید تا به سرانجام برسد، به یکباره وارد زندگی ما شود. البته فقط در مورد فضای مجازی اینچنین نبود، بلکه آزمایش و تست‌های دارو‌ها و واکسن‌های نوین که در حالت عادی مراحل آن ۱۵ سال طول می‌کشید، در ایام کرونا به یکباره مجوز گرفت تا از استاندارد‌های پزشکی عبور کند و در زندگی ما وارد شود، به همین دلیل کرونا فضای جدید برای تست و آزمایش ابزار‌ها و فناوری‌های بشر به وجود آورد.

طهرانچی ادامه داد: غربی‌ها سال‌های زیادی بود که می‌خواستند بگویند می‌توانیم در فضای مجازی زندگی مطلق داشته باشیم، اما ارتباطات انسانی مانع این جریان بود و اجازه نمی‌داد، اما کرونا باعث شد تا فضایی به وجود آید که فرزندان از طریق فضای مجازی با پدر و مادر خود دیدار و گفتگو کنند و مردم از هم فراری بودند، در این فضا حاکمیت فضای مجازی وارد زندگی‌ها شد، علاوه بر این نظام رسمی آموزش و پرورش نیز پذیرفت تا دانش آموزان به این فضا کوچ کنند، به همین دلیل عصر معاصر را می‌توان به دوره قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه در مقابله با تحولات اجتماعی فناورانه جهان سه رویکرد می‌توان داشت، افزود: برخی در مقابله با تحولات اهل توقف هستند و به هیچ وجه آن را در زندگی خود راه نمی‌دهند، گروهی دیگر اهل وادادگی بوده و گروه سوم اهل مواجهه فعال هستند. شهدا کسانی هستند که در زندگی اهل برخورد و مواجهه فعال بودند، به همین دلیل هرگز نمی‌میرند، چرا که کسانی که اهل مواجهه فعال باشند، مصداق آیه شریفه «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» می‌شوند. ما نیز باید انتخاب کنیم که جزء کدام گروه و دسته می‌خواهیم باشیم.

وی یادآور شد: چه بخواهیم و چه نخواهیم یک فضای دوگانه حادث شده است که شامل فضای حقیقی و فضای مجازی است و زندگی وارد فضای دو ساحتی جدید شده است. مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی در بحث جوامع و محیط‌های تربیتی فرمودند که این محیط‌ها شامل خانواده، نظام آموزشی و جامعه می‌شود و درون آنها نیز محیط کار و محیط رفاقت قرار دارد. اکنون برای دانش آموزان ما جامعه دو ساحتی، خانواده و محیط آموزش مطرح است. فضای آموزش و تربیت شامل کلاس درس، محیط رفاقتی، محیط دانش‌آموزی و محیط کار می‌شود. اما نکته‌ای که رخ داده، این است که معیشت باعث شده معلم به فضای سازمان کوچ کند، معلم در کلاس است، اما دلش در کلاس نیست، دانش‌آموزان نیز از محیط کلاس به محیط رفاقتی رفتند، به همین دلیل دیگر حکمرانی آموزشی را «سازمان دانشگاه»، «مدرسه» و «محیط آموزشی در مدرسه» نمی‌تواند حکمرانی فرهنگی کند.

طهرانچی با بیان اینکه محیط رفاقتی و عمومی و زندگی در تسخیر فضای مجازی قرار گرفته است، اظهار کرد: ورود به جهان شبکه‌ای همه شئون تربیتی را هدف قرار داده و باعث شده معلم و دانش آموز، استاد و دانشجو به محیط‌های رفاقتی و سازمانی بروند. استاد از محیط آموزشی به محیط کار و معلم هم به سازمان مدرسه هجرت کرده و مسأله آنها ارتقاء خود و معیشت شده است، به همین دلیل دیگر جدایی دانشگاه از مدرسه و اتخاذ روش‌های تقلیدی راهگشا نیست و باید تعریفی دیگر داشته باشیم.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با طرح این پرسش که چگونه باید محیط تعلیم و تربیت را احیا کرد، به چالش‌های پیش روی این حوزه اشاره کرد و گفت: کوچ معلمان و استادان از محیط آموزشی به محیط کار، تسخیر محیط رفاقتی، دانش‌آموزی و دانشجویی توسط نظام شبکه‌ای و در برگیری محیط زندگی و محیط آموزشی توسط محیط رفاقتی، چالش‌های پیش‌رو در محیط تعلیم و تربیت است. پیش از کرونا مدرسه تنها محیط رسمی آموزش بود، اما پس از کرونا محیط غیررسمی وارد شد و نهاد اجتماعی به شدت متأثر از فضای دو ساحتی شده است.

وی با تأکید بر لزوم توجه به تربیت اجتماعی برای حضور موفق در زندگی اجتماعی ادامه داد: ما سه محیط تربیتی «خانواده»، «مدرسه» و «مدرسه و دانشگاه» داریم، «خانواده» محیط تربیت عاطفی، «مدرسه» محیط تربیت فردی و «مدرسه و دانشگاه» محیط تربیت اجتماعی است و این سه باید با هم کار کنند، اما واقعیت این است که دوره سوم تعلیم و تربیت درگیر حاشیه است و اساساً تربیتی برآن حاکم نیست، برای تربیت این دوره باید مدل یکپارچه داشته باشیم، چرا که با مدل فعلی که هفت ساله سوم شامل دوره متوسطه دوم و مقطع کاردانی یا کارشناسی دانشگاه است، نمی‌شود مدل یکپارچه تربیتی داشت، بنابراین لازم است که یک دوره ۳+۴ طراحی کنیم. در این رویکرد نهاد برآمده از مدرنیته و با نگاه تقلیدی نمی‌تواند دستگیر ما باشد. مدرسه محیط محدود، مدیرمحور، آموزشی تربیتی فردی و همگن است، در حالی که دانشگاه یک محیط باز، دانشجومحور، اجتماعی علمی و مختلط نا همگن است، به همین دلیل هفت ساله سوم تبدیل به هفت سال ویران کننده شده است.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اهمیت موضوع انتخاب در زندگی گفت: سؤالی که مطرح است این است که آیا مدلی برای وارد شدن بچه‌ها در محیط اجتماعی مجازی و محیط دو ساحتی داریم؟ وضعیت موجود دوگانه فیلترینگ VPN است، در حالی که رویکرد اسلام صیانت، تقوا و خودکنترلی خدامحور است. کدام مدل را داریم که در آن بچه‌ها یاد بگیرند که بتوانند ببینند و نبینند. ما نیازمند مدل تربیت اجتماعی برگرفته از دین هستیم که در آن بینش، گرایش، دانش و توانش به همراه قدرت انتخاب شاکله جوانان را شکل دهد، حضرت علی (ع) در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه تأکید می‌کند که باید حواسمان به دل و خرد جوانان باشد، ما ارزش‌های حاکم بر زندگی را چگونه با جوانان انتقال می‌دهیم، واقعیت این است که نگاه‌های مادی مانند رفاه، درآمد، شغل، اعتبار دانشگاه و رشته‌های خاص تصورات غلط را در ذهن جوانان می‌نشاند و در این نگاه، نگاه توحیدی، نگاه به روزی، نگاه به عزت و ذلت، محبوبیت اجتماعی و اینکه تلاش مقدمه حصول نتیجه است، جایی ندارد، مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرمودند که ما به دنیا آمده‌ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم.

طهرانچی ادامه داد: همانطور که خداوند در قرآن کریم از «هَلْ یَسْتَوِی» مثال زده، جوانان ما نیز باید بدانند که خبیث و طیب با هم مساوی نیست و باید نابرابری‌ها را به آنها یاد بدهیم. اینکه چرا برخی از جوانان در انتخاب همسر به طلاق می‌رسند، به این دلیل است که به آنها انتخاب را یاد نمی‌دهیم. ما کجا جوان را در معرض انتخاب گذاشته و انتخاب درست را به او یاد می‌دهیم؟ قدرت انتخاب در کنار شاکله فرد تعیین کننده است، اما ما اینها را به جوان یاد نمی‌دهیم و بعد می‌گوییم که چرا ناهنجاری در اخلاق به وجود آمده؟

وی با اشاره به آیه ۳ سوره انسان خاطرنشان کرد: انتخاب دو جهت دارد و اساساً دنیای ما، دنیای انتخاب است و قدرت انتخاب مدل می‌خواهد که آیا مبنای انتخاب براساس علاقه است یا قضا و قدر الهی و دعا یا فضای جامعه. وقتی ما به عناصری معتقدیم که غرب به آنها اعتقادی ندارد، پس با کدام تقلید غرب می‌توان تربیت درستی داشت. آیا علائق جوانان براساس آرزو‌ها و جاه طلبی‌هاست، یا آرمان و ارزش‌ها؟ براساس توهمات، تخیلات و خودخواهی‌هاست؟ یا استعداد و توانمندی و همت؟ واقعیت این است که در دوره‌ای که متاورس آمده یا بازی‌های کامپیوتری، غضب و توهم را تقویت می‌کند، باید مدل تقویت عقل داشته باشیم، وگرنه جوانان ما در توهم زندگی خواهند کرد.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تأکید کرد: ما نیازمند الگوی تعلیم و تربیت اسلامی هستیم که خدامحور بوده، انسان مدار با کرامت انسانی باشد، پیچیده در مقابل پیچیدگی‌های اجتماعی بوده و چند وجهی، پاسخگوی سریع التغییر حوادث اجتماعی و پاسخگوی ارتباطات گسترده شبکه‌ای باشد. واقعیت این است که این الگو را نمی‌توان بدون ارتباط دانشگاه و مدرسه ساخت. به همین دلیل به دنبال مدارس الگو در دانشگاه آزاد اسلامی هستیم.

طهرانچی در پایان خاطرنشان کرد: مدل دانشگاه آزاد اسلامی دانشکده‌های تعلیم و تربیت اسلامی که نگاه پایه و عرصه دارد و مدارس سما جزیی از محیط عرصه است، این مدارس در مدل جدید، مدیر و رئیس مدرسه خواهند داشت که مدیر امور اجرایی و رئیس مدرسه امور محتوایی و خلق الگو را دنبال می‌کنند. ما به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت هستیم. به همین دلیل به اندازه توانمان اراده به اصلاح داریم، در این مسیر توفیق از خدای بزرگ می‌طلبیم و بر او توکل داریم.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ایمان برای انسان مؤمن امنیت به ارمغان می‌آورد
  • توجه دولت و دولتمردان به سامان دادن اقتصاد کشور ضروریست
  • طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت است
  • دکتر طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت است
  • افزایش ۲.۵ برابری تشکیل پرونده‌های قاچاق کالا و ارز درآذربایجان‌ غربی
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری از ایران فردا | برخوردها از سال ۸۸ جامعه را پیچیده‌تر کرده | تنش‌های بزرگ در دل رخدادهای کوچک است!
  • دکتر طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی در پی نظام تعلیم و تربیت «احسن» است
  • دکتر طهرانچی روز معلم را تبریک گفت
  • معلمی که امام خمینی(ره) خطبه عقدش را خواند